
غبار فراموشی و غفلت بر معماری خیابانی معاصر اصفهان
معماری خیابانی معاصر اصفهان که رهآورد تجدد و تلفیق آن با تزئینات معماری و بازتاب پیشینه فرهنگی ایران است اکنون در حال فراموشی و نابودی است که به تاکید فعالان میراث فرهنگی، مدیران شهری هیچ برنامهای برای نظاممندکردن معماری خیابانی و نمایش آن در شهرموزه اصفهان ندارند.
آنچه از معماری خیابانی اصفهان معاصر باقیمانده است بیشتر به نگارستانی میماند که حالا در پشت انبوهی از تابلوهای تبلیغاتی پنهان شده یا در حال نابودی و ویرانی است. کافی است که برای دیدار این نگارستانهای خیابانی سری به خیابانهای چهارباغ عباسی، چهارباغ پایین، طالقانی، کاشانی و یا عباس آباد اصفهان بزنید؛ نماها و قابهایی بینظیر از کاشیکاریها، گچبریها، آجرکاریها، معقلیها در سردر خانهها، مغازهها، بدنه خیابانها، بالکنها با تصاویر انتزاعی و غیر انتزاعی شما را میخکوب تماشا میکند.
اما بیمهریها و کج سلیقگیها را هم کم نمیبینید؛ آنجا که سردرهای بینظیر آجرکاری و لچکیهای کاشیکاری معرق زیر انبوهی از تابلوهای تبلیغاتی پنهان شده و تنها شمسهها و چندپرها و هندسیها از گوشه و کنار تابلوها و بنرها سرک میکشند!
برجایماندههای معماری خیابانی اصفهان عمری صد ساله و یا بیشتر دارند. زایش خیابانها در اوایل قاجار و پهلوی اول بیشتر نشانگر ورود اتومبیل به زندگی و تبلور شهری شدن گذرها و معابر بود.
در این میان که تجدد کالبد شهر را میشکافت و راه خود را باز میکرد ، بدنه خیابانها با حفظ بدنه بازار، معماری عمارتها و دکانها شکل گرفته و به تدریج نمودهایی از تزئینات بناهای ایرانی در سردرها و ایوانها و بالکنها بروز یافتند. نقش بستن نقش و نگارهای اصیل ایرانی بر معماری نماهای بیرونی بناها، معماری خیابانی معاصر اصفهان است که امروزه با نبود نظام و برنامه مشخص برای نگهداری و نمایش آنها در حال رنگ باختن و نابودی است.
تزئینات معماری خیابانی اصفهان با کاشیکاری و گچبری گاه بزمها و شکارها و گاه باغها و اسطورهها را به نمایش میگذارد؛ نمایشی از پیشینه غنی فرهنگ کهن ایران که در شهرموزه اصفهان پتانسیلی فراموش شده است و گویا مدیران شهری و برنامه ریزان از آن غافل شدهاند.
در گذر از خیابانهایی چون چهارباغ عباسی، عباسآباد، حافظ و طالقانی یا خوش سابق هنوز هم می توان لایههای زیرین معماری خیابانی اصفهان را دید؛ گرچه بسیاری از آنها در همین یکی، دو دهه اخیر از بین رفته اند. گواه این مدعا کتابی است زیر عنوان" از نقش و نگار در ودیوار شکسته" که در آن به معماری خیابانی اصفهان پرداخته شد.
برخی از نماها و سردرهایی که در این کتاب مستندات آن جمعآوری شد اکنون دیگر وجود خارجی ندارند. طرح و تحقیق این کتاب از غلامرضا نصراللهی و محمدعلی صرامی است و گردآوری آن را موزه هنرهای معاصر اصفهان در سال ۸۵ بر عهده داشته است.
روند پرشتاب شناسنامه های معماری خیابانی معاصر اصفهان
روند پرشتاب تخریب شناسنامههای معماری خیابانی معاصر اصفهان در کمتر از دو دهه نشان میدهد در این مورد با تمام گوشزدها غفلت فراوان شده و اگر شرایط به همین شکل پیش برود، این اندک باقیماندههای میراث ارزشمند در سالهای پیشرو با روندی شتابناکتر در هالهای از غفلت، ناآگاهی و بیبرنامگی از بین برود.
در این میان مروری بر برخی از این به تعبیر ما "نگارستانهای خیابانی" خالی از لطف نیست. کافی است به عنوان مثال در چهارباغ عباسی نگاهتان را از لابهلای شاخسار درختان بلند خیابان رو به سوی بالا ببرید تا قابهای هنری شهر را ببینید. در امتداد این خیابان، چهارباغ پایین قرار دارد که اگر در راستای آن به راهتان ادامه بدهید همچنان میتوانید باقیمانده های معماری خیابانی را بر در و دیوار عمارتهای کهن شهر در قاب ایوانهای ستوندار و طاقنماها ببینید.
در سوی دیگر در خیابان عباسآباد، بر روی دیوار قدیمیترین بیمارستان شهر به نام عیسیابنمریم قابی دلنشین مزین به کاشیکاری و آجرکاری با دو ستون پایهسنگی نقش بسته که در واقع یکی از بارزترین و معرفترین باقیماندههای معماری خیابانی اصفهان است؛ نمایشی از دو سرو و باغ ایرانی که همواره در فرهنگ ایرانی جایگاه ویژهای داشته است.
نگارهها، گچبریها و کاشیکاریهای باقیمانده از معماری خیابانی اصفهان را در خیابانهای دیگر هم که به طور عمده در نزدیکی قلب توریستی شهر قرار دارند میتوان دید؛ سردرها و ایوانهای گشاده خانههای جلفا و یا لچکیها و پشتبغلهای مزین به کاشی و آجر در خیابان طالقانی، سردر کلیسای لوقا در خیابان عباس آباد و شماری دیگر که در این نگارش و در این مجال نمیگنجد.
معماری خیابانی اکنون اصفهان لجام گسیخته است
به هر روی اما معماری خیابانی اصفهان از گذشته تاکنون دستخوش تغییرات زیادی بوده و گرچه هنوز نمودهایی از فرهنگ اصیل ایرانی بر درودیوار این شهر برجای مانده است اما کارشناسان و فعالان میراثفرهنگی بر این باور هستند که در حالی که میراث معماری خیابانی معاصر در حال نابودی و فراموشی است، معماری خیابانی این روزهای اصفهان لجام گسیخته و از کف رفته است.
از نگاه حسین مسجدی، پژوهشگر میراث فرهنگی، معماری خیابانی معاصر اصفهان یک نمونه خوب برای مطالعه در نظام فکری آن زمان است.
وی گفت: در زمان حاضر همچنین مسالهای تام دارد. ما مدام در حال مقایسه هستیم و نقدهایی هم که پیش میآید حاصل این مقایسه است؛ به این معنا که هم تصویرها و گزارشهایی را از دوره قبلی داریم و هم بختیارانه بعضی از آنها را هنوز در لابهلای خیابانهایی چون طالقانی، شمس آبادی، نشاط، هاتف و حافظ در حال نفس کشیدن و زنده میبینیم که البته متاسفانه به دلیل بیبرنامگی در حال نابودیاند.
وی افزود: با مقایسه معماری خیابانی معاصر با وضعیت اکنون میبینیم حال خیابانهای فعلیمان خیلی خوب نیست. بنابراین نسبت به گذشته حسرت میخوریم؛ دلیل هم این است که هیچ نظام ثابتی وجود ندارد؛ یعنی شهرداری و هر متولی دیگری مثل سازمان نظام مهندسی، استانداری و حتی اداره فرهنگ و ارشاد هیچ برنامهای برای بدنهسازی خیابانها و نظاممند کردن آنها ندارند، در حالی که این، چهره شهر و مهم ترین بخش چهره شهر است. گردشگر خارجی، داخلی و شهروندان هر روز با این چهره شهر مواجه اند و این چهره نماینده ماست.
محمود درویش معمار و از کوشندگان میراث فرهنگی اصفهان معتقد است که باید دید آیا راجع به داشتههایمان شناخت داریم؟! ارزش آنها را درک کردهایم؟ و در پاسخ پرسشهای خود در همان ابتدای گفت و گو بر این باور است که درک درستی از داشتههایمان نداریم که اگر داشتیم بهتر از این عمل کرده بودیم. درویش بر شناخت همین باقی ماندههای کمترینی هم که هست امید چندانی ندارد.
معماری خیابانی معاصر اصفهان واجد ارزش است
وی در گفت و گو با ایرنا ا
نظر دیگران